محمدعلی سپانلو (تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران)
- برند: ثالث
- کد: 3462367
این جلد از مجموعه تاریخ شفاهی مربوط میشود به زندگی زندهیاد محمدعلی سپانلو. در مقدمه کتاب آمده است: «باید گفت حافظۀ کمنظیر ایشان در حفظ خاطرات و ماجراها و اتفاقات گوناگون باعث شد تا گزارشی وسیع از تاریخ ادبیات ایران تدوین شود.»
نویسنده | محمدعلی سپانلو |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 520 |
تیراژ | 550 |
نوبت چاپ | 2 |
قطع | رقعی |
شابک | 9789643807689 |
این کتاب، حاصل گفتگوی محسن فرجی و اردوان امیرینژاد با محمدعلی سپانلو است.
سپانلو متولد 29 آبانماه سال 1319 در تهران بود. «رگبارها»، «پیادهروها»، «سندباد غایب»، «هجوم»، «نبض وطنم را میگیرم»، «خانمزمان»، «تبعید در وطن»، «ساعت امید»، «خیابانها، بیابانها»، «فیروزه در غبار»، «پاییز در بزرگراه»، «ژالیزیانا»، «کاشف از یادرفتهها» و «قایقسواری در تهران» از مجموعه شعرهای این شاعرند. همچنین ترجمه «آنها به اسبها شلیک میکنند» نوشته هوراس مککوی، «مقلدها» نوشته گراهام گرین، «شهربندان» و «عادلها» نوشته آلبر کامو، «کودکی یک رییس» نوشته ژان پل سارتر، «دهلیز و پلکان» شعرهای یانیس ریتسوس و «گیوم آپولینر در آیینه آثارش» - شعرها و زندگینامه گیوم آپولینر - از دیگر آثار منتشرشده او هستند.
محمدعلی سپانلو که در سالهای دور تجربه حضور در فیلمهای «آرامش در حضور دیگران» (ناصر تقوایی / 1351)، «ستارخان» (علی حاتمی / 1351) و «شناسایی» (محمدرضا اعلامی/ 1366) را داشت در سال 1380 هم در فیلم «رخساره» امیر قویدل به ایفای نقش پرداخت.
او چند سالی از سرطان ریه رنج میبرد و درپی ناراحتی ریوی و تنفسی در بخش ICU بستری شده بود که سرانجام شامگاه دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 در سن 75 سالگی بر اثر عارضه ریوی و تنفسی در بیمارستان سجاد تهران درگذشت.
«تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران»، مجموعهای است که چندسالی است به دبیری محمدهاشم اکبریانی منتشر میشود و اختصاص دارد به شرح خاطرات و زندگی نویسندگان، شاعران و مترجمان ادبی به قصد پرتوافکندن بر جریانها و رویدادهای مرتبط با ادبیات معاصر ایران و زمینههای اجتماعی و فرهنگی و تاریخی این رویدادها، از خلال نقل شفاهی کسانی که هریک به نحوی در این رویدادها دخیل بوده یا شاهد و ناظر آنها بودهاند و اگر هم برخی از آنها خودشان حضور مستقیم در آن رویدادها نداشتهاند، در زمانهای زیستهاند که آن رویدادها در آن رخ داده است.
این جلد از مجموعه تاریخ شفاهی مربوط میشود به زندگی زندهیاد محمدعلی سپانلو. در مقدمه کتاب آمده است: «باید گفت حافظۀ کمنظیر ایشان در حفظ خاطرات و ماجراها و اتفاقات گوناگون باعث شد تا گزارشی وسیع از تاریخ ادبیات ایران تدوین شود. گفتگو با ایشان شش سال به طول انجامید که دلایل آن یکی حافظه قدرتمند وی و بیان موضوعات گوناگون و گسترده بود و دیگری برخی مسافرتهایی که برایشان رقم میخورد». این گفتگوها از سال 1381 آغاز و در سال 1387 به پایان رسیده است.
از بخشهای خواندنی کتاب، بیشک خاطراتی است که سپانلو از چهرههای مطرح و معاصر ادبی روایت کرده است. در صفحه 193 کتاب دربارۀ شعر ایران در دهۀ چهل میگوید: «امروزه که نگاه میکنیم، میبینیم "تولدی دیگر" یک واقعه بود، "باغ آیینه" و "شکفتن در مه" یک واقع بود یا انتشار کتابهای نیما که قبلا به شکل کتاب درنیامده بود، واقعۀ مهمی بود. "از این اوستا" واقعۀ مهمی بود ...... از خود من منظومۀ "پیادهروها" در سال 47 درآمد که بسیار مورد توجه قرار گرفت و شعر شهری رسمیت پیدا کرد، نه شعری که فقط ذهنیات و باغهای خیالی یا بث الشکوا و شکایتهای درونی خود آدم باشد. فرم پیادهروها این است که صدای ناشناسی میگوید بیا از صبح کفش بپوشیم و برویم دنبال مرگ تصادفی».
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد