خدا مادر زیبایت را بیامرزد
- برند: نشر ثالث
- کد: 779817
کتاب مجموعهی هشت داستان کوتاه است که هر یک با ارائهی داستانهایی پرکشش خواننده را با شخصیت های قصه همراه می کنند
مشخصات فیزیکی | |
وزن | 98گرم |
قطع | رقعی |
تعداد صفحات | 85 |
نوع جلد | شومیز |
مشخصات فنی | |
نویسنده/نویسندگان | حافظ خیاوی |
ناشر | ثالث |
تعداد جلد | |
موضوع | رمان ایرانی |
مناسب برای | بزرگسالان |
شابک | 9786004051484 |
نويسنده | حافظ خیاوی3 |
چاپ | 3 |
سال چاپ | 1397 |
نوبت چاپ | 3 |
مولف | حافظ خياوي |
قیمیت قدیم | 10000 |
مترجم | |
نویسنده | حافظ خیاوی |
صفحه | 86 |
کد سیستمی | 66382 |
کدکتاب | 66382/003 |
کد اصلی | 60492 |
شماره ردیف | 974 |
این کتاب مجموعهی هشت داستان کوتاه تحت عناوین “کت و شلوار داوود”، “پدر امیر”، “خواهر آیدین”، “پیراهن داوود”، “دختر حسین آقا”، “اتاق من”، “عصای پدربزرگ”، “خدا مادر زیبایت را بیامرزد” است که هر یک با ارائهی داستانهایی پرکشش، خواننده را با شخصیتهای قصه همراه میکنند. به عنوان مثال در داستان خدا مادر زیبایت را بیامرزد، شخصیت اصلی داستان که راوی آن نیز هست، پسری کم سن و سال است که با تکگوییها و به کارگیری از جملاتی کوتاه، به بیان احساسات و نقل بخشی از زندگی و خاطرات گذشتهی خود، برای مخاطب میپردازد. داستان در زمستانی سرد و با حال و هوای ایام ماه محرم و مراسم و سوگواریهای حسینی آغاز میشود. در واقع، اصل موضوع قصه به یک سال پیش و روزهای عزاداری محرم آن، بازمیگردد؛ سالی که راوی در حال مرثیه خوانی، سوار بر شتر، به دور میدان اصلی روستا می چرخیده، عزاداران مشغول تماشای تعزیهی در حال اجرا و شنیدن مرثیههای او بودند. وی در همین هنگام، دختری را بر پشتبام خانهای دیده با همان نگاه اول، عاشق و شیدای او میشود اما به خاطر نمیآورد که این دختر، دقیقا بر روی پشتبام کدام خانه بوده است. از همین روی نمیتواند منزل او را بیابد، تا این که هم اکنون پس از گذشت یک سال، همراه با فرهاد، پسرخالهی خرد سالش، به بهانهی دادن نذری، درب خانهای میرود که احتمال میدهد، دختر متعلق به آن خانه باشد.
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد